گل پژمرده به خود پیچید
غصه ی باران نیامده اش را میخورد
اما بیچاره گل...
نمیدانست تا در فرطه نابودی نرود
باران خیال امدن ندارد
گل پژمرده به خود پیچید
غصه ی باران نیامده اش را میخورد
اما بیچاره گل...
نمیدانست تا در فرطه نابودی نرود
باران خیال امدن ندارد